به گزارش فرهنگ به نقل از فارس، "الترنت" در مقالهای به قلم "استیون روزنفلد" نوشت؛ گردانندگان رسانهای کنونی "میت رامنی" میخواهند او را بهعنوان مردی ملایم معرفی کنند که طی سالها محافظهکار شده است ، بهخصوص از زمانیکه بهعنوان فرماندار ماساچوست، هوادار آزادی سقط جنین، طرفدار کنترل سلاح گرم، افزایش مالیات، آزادی خانواده و همجنسبازی شد، یعنی قبل از اینکه در سال 2008، کاندیدای ریاستجمهوری شود و به پیوستن به جناح راستیها فکر کند.
*رامنی سیاستمداری غیرقابلاعتماد و خودخواه
اما تابستان امسال، تصویری کاملتر از وی پدیدار شد. گزارشهای روزنامهنگاران، چهره مردی را که در پس لبخندی پنهان شده بود، افشا کرد. آنها نشان دادند که "رامنی" نه تنها سیاستمداری است که نمیتوان به وی اعتماد کرد بلکه فردی است خودخواه که اغلب، نسبت به تاثیر خودش روی دیگران فاقد حساسیت است و به نظر میرسد قطبنمای درونی این فرد، شدیداً در نوسان باشد.
این هفت گزارش، "رامنی" واقعی را آشکار میکنند، تصویر وی از مردی جوان شروع میشود که برایش مهم نیست از چه راهی پول درمیآورد.
1. "شرکت بین کپیتال" که با سرمایه افسران عالیرتبه جوخههای اعدام السالوادور تاسیس شد
*راهاندازی شرکت "پین کپیتال" با سرمایه افسران عالیرتبه جوخههای اعدام السالوادور
افرادی که تجارتی جدید را شروع میکنند، همیشه تشنه سرمایهگذار هستند اما همانطور که "رایان گریم" و "کول استانگلر" گزارشگران "هافینگتن پست" در گزارش خود دریافتند؛ "میت رامنی" شرکت "بین کپیتال" را با پول بدستآمده از خانوادههای مرتبط با جوخههای اعدام، راهاندازی کرد." همانطور که "گریم" به "دموکراسی ناو" گفت هیچ راه ممکن دیگری وجود نداشت که کسی در سال 1984بتواند با این خانوادهها "تسویه حساب کند" و با قطعیت بگوید این پولها پاک هستند.
*در جستجوی سرمایهگذار
گزارش "دموکراسی ناو" اینگونه شروع میشود؛ "رامنی پس از کشمکشهایی برای یافتن سرمایهگذار، در سال 1983 به میامی سفر کرد تا وثیقهای به مبلغ 9 میلیون دلار، 40 درصد هزینه اولیه راهاندازی شرکتش، را ببرد. برخی سرمایهگذاران، ارتباطات گستردهای با جوخههای اعدامی که طی دهه 1980 موجب مرگ هزاران نفر در السالوادور شدند، داشتند."
*دوستان آمریکای لاتینی رامنی
همانطور که "امی گودمن" اشاره کرده "سرمایهگذاران شامل خانواده سالاوریا میشدند. در میان آنها "رابرت وایت" سفیر سابق آمریکا در السالوادور بود که قبلاً به سرمایهگذاری مستقیم در گروههای شبهنظامی، متهم شده بود. "هری استراچان" مدیر سابق شرکت "بین" در خاطراتش مینویسد؛ "رامنی، ترس و بدگمانیهای خود درباره سرمایهگذاران را کنار گذاشت تا بتواند حمایت آنها را بپذیرد. این دوستان آمریکای لاتینی، مشارکت فعال در جلسات شرکت داشتند و امروز هنوز، یکی از بزرگترین گروههای سرمایهگذار در شرکت "بین کپیتال" هستند."
2. "رامنی" خواستار کاهش مالیات برای ثروتمندان طبقه بالاتر از حد متوسط جامعه است
*درخواست کاهش مالیات برای قشر مرفه
به گزارش "جان مک کین"، در کمپین انتخابات ریاستجمهوری 2008، تصدی "رامنی" در پست فرمانداری ماساچوست نشان داد او هیچ علاقهای به بالا بردن مالیاتها یا حقالزحمهها، شامل افزایش حقالزحمه دولتی پیش از سوزاندن اجساد ندارد. بنابراین تعجبی ندارد که در تحلیلهای مستقل گفته شده، پیشنهادات مالیاتی "رامنی"، بیشتر از همه روی قشر آسیبپذیر جامعه تاثیر میگذارد.
*فشار بار مالیاتی روی قشر کمدرآمد
در تحلیلی در "واشنگتن پست" و نشریات دیگر گفته شده؛ پیشنهادات مالیاتی ارائه شده، مالیات را برای 5 درصد از قشر مرفه جامعه کاهش میدهد اما مالیاتی که دیگر اقشار پرداخت میکنند، باید افزایش یابد. وبلاگ "اکستریم لیبرال" تصویری را منتشر کرد که دقیقاً این وضعیت را نشان میداد و نوشت؛ "میبینید که هرکسی باید مالیاتی بالا بپردازد تا به قشر 5 درصد بالای جمعیت برسد. طبق تحلیلها، افرادی که سالیانه درآمدی معادل 3 میلیون دلار دارند، کاهش مالیاتی برابر با 250000 دلار خواهند داشت."
*دفاع رامنی از منافع قشر مرفه
"رامنی" قطعاً میخواهد از منافع طبقه اقتصادی آمریکائیهایی که خود عضوی از آن است، یعنی قشر مرفه و ثروتمندان، حفاظت کند. اما تصویری که میبینیم تصویر ظریفتری است؛ او برخلاف کاندیداهای ریاستجمهوری جمهوریخواه و دموکراتیک قبلی، هیچ دغدغه خاطری درباره فقرا ندارد.
3. حملات نژادپرستانه "رامنی" به رفاه
*محدودکردن کمکهای دولتی
ما همه قبلاً شاهد این تصویر زشت بودهایم. "بیل کلینتون" در سال 1992 دنبال "سیستر سولجا" رفت. چهار سال بعد، وی لایحهای را امضا کرد که "به رفاه آنگونه که ما میشناسیم خاتمه داد" تا بر محافظهکاران پیروز شود. پس از آن در بهار 2012 "نیوت گینگریچ" از "اوباما" بهعنوان رئیسجمهور "کوپن غذا" یاد کرد. حالا "رامنی"، "اوباما" را متهم کرده است به این که میخواهد با حذف الزامات کاری، دریافت کمک دولتی را محدود کند.
*درخواست برای کاهش کمکهای دولتی به متقاضیان
همانطور که "متیو راتچیلد" سردبیر "پروگرسیو" نوشته؛ در اینجا لایههای دورویی و تزویر زیادی وجود دارد. او مینویسد؛ "رامنی میگوید اوباما میخواهد الزامات کاری را از اصلاحات رفاهی حذف کند. او از تصمیم اخیر دولت در اجازه دادن به ایالتها برای ابطال این الزامات، بهعنوان شاهد یاد میکند. اهمیتی ندارد که برخی فرمانداران جمهوریخواه، خود این درخواست را دادهاند. مهم نیست که رامنی خودش، زمانی که فرماندار ماساچوست بود این درخواست را داشت و مهم نیست که ایالتها برای ابطال این الزامات، باید بتوانند اثبات کنند که اخیراً حداقل 20 درصد از متقاضیان کمکهای دولتی را در سالهای قبل، سرکار بردهاند. خیر، حقایق اهمیتی ندارد."
4. "رامنی"، همسایهای بد
*آزار همسایگان
زندگی شخصی افراد سیاسی نیز سیاسی است. وقتی "رامنی" در خانه هسایهاش در لاجولا کالیفرنیا انگشت در دماغش میکند، نشان میدهد که او واقعاً اهمیتی به این موضوع نمیدهد که رفتارش چه تاثیری روی اطرافیانش میگذارد. طبق این گزارش "نیویورک تایمز"، رفتار او هیچ تعبیر دیگری ندارد. او پس از خرید خانه ساحلیاش نیز، با چهاربرابر کردن این خانه موجب ناراحتی همسایگانش شد.
*شکایت همسایگان رامنی از وی
"مارک کوئینت" دموکراتی که سه خانه دورتر از "رامنی" زندگی میکند و از خانههای اعیانی مانند نقشه خانه "رامنی" متنفر است، میگوید؛ "تنها چیزی که رامنی در اندازه کوچک میخواهد دولت و مالیات است. او خانههای بزرگ، خانوادههای بزرگ و دین بزرگ را دوست دارد." این همسایه از این نیز آزرده بود که "رامنی" از مردمی که در ساحل مشروب میخورند یا سیگار میکشند به پلیس محلی شکایت کرده بود. پلیس به "کوئینت" گفته، باید افرادی که دخانیات یا مشروب مصرف میکنند را گزارش دهند زیرا "همسایهها شکایت کردهاند."
"رامنی" ممکن است با شکایت مردم، به دنبال خانه بزرگتر دیگری در همان اطراف برود، هرچند او تیمی محلی استخدام کرده که میتوانند پروژه را از طریق مجرایی مجاز، جلو ببرند.
5. بیگذشت، حال و گذشته
*تغییر در مواضع گذشته
همیشه این سوال وجود دارد که در گذر عمر، افراد چقدر تغییر میکنند. پیش از ورود "رامنی" به عرصه تجارت و سیاست، او از اعضای فعال کلیسا بود و نقش کشیشی خود را، حتی با فارغالتحصیلی از دانشگاه هاروارد به جدیت اجرا میکرد.
این تصویر "واشنگتن پست"، تصویری از "رامنی" در زمانی است که بهعنوان جوانی که در بالاترین مرتبه فرقه مذهبی مورمن در بوستون بود، به زنی مطلقه که به فرقه مورمن گرویده بود گفته بود نباید پیش از ازدواج، رابطه جنسی داشته باشد. در آن زمان "پست" نوشت بسیاری از زوجهای مورمن در هاروارد بودند و زنان درباره فمینیسم کنجکاوی نشان میدادند. گزارش چنین ادامه مییابد که "رامنی" وقتی فرماندار ماساچوست شد، دیدگاههایش را ملایمتر کرد. گزارش دیگری در همان زمان در "ونیتی فیرز" منتشر شد که میگفت "رامنی" به یک مادر مجرد مورمن که باردار شده بود گفته که فرزندش را به فرزندخواندگی بگذارد و زن نپذیرفته است. زمانیکه این زن با مشکلات پزشکی جدی مواجه شد، "رامنی" از آمدن به بالین وی در بیمارستان امتناع کرد.
6. توده یخ؟
*رامنی، فردی مشهور به بیعاطفگی
"رامنی" میخواهد جمهوریخواهان را متقاعد کند که دیدگاههایش سنتی است. مسئله این نیست که "رامنی واقعی" کجاست؟ سوال این است که آیا او، دیدگاههای اولیهاش را متعادلتر کرده است. داستانهای زیادی درباره بیاحساس بودن این فرد وجود دارد. همه از این ماجرا خبر دارند که او، سگ خانواده را در قفسی روی سقف اتومبیلش بسته و تا فلوریدا برده است. او مردی 200 میلیون دلاری و کاندیدای ریاستجمهوری است اما از پرداخت انعام به کافهدار، امتناع میکند.
*بیاعتنائی، کلید موفقیت در تجارت
داستانهای زیادی از او تعریف شده، برای مثال در "ونیتی فیرز" که بیاعتنائی او را نشان میدهند و کلید موفقیت وی در تجارت را همین امر برمیشمارند؛ او اجازه نمیدهد احساسات وارد معاملات و سود او شود. اما یک رئیس جمهور باید طوری رفتار کند که مردم عادی بفهمند او، آنها را درک میکند و به آنها اهمیت میدهد و این همانجائی است که ظاهراً "رامنی" هنوز در آن مشکل دارد.
*ماجرای رامنی و همسرش در یکی از کتابفروشیهای "بوردرز"
طبق نوشته وبلاگ " "Jesus’ General در سال 2010، "رامنی" و همسرش، ظاهراً به یکی از کتابفروشیهای "بوردرز" در اوتا رفتند و دو نوشیدنی سفارش داده و انعامی پرداخت نکردند درحالیکه مبلغ آن ارزان بود. اما چیزی که پس از آن اتفاق افتاد، عجیب بود. آنها نوشیدنی را کامل ننوشیدند، "میت"، فنجانها را به گارسون داد و او را وادار کرد آن را بنوشد.
وبلاگ "پورتلند مرکوری" درباره این رویداد مطلب نوشت و معتقد است این ماجرا صحیح است و اتفاق افتاده است. به گفته وی وبلاگ " Jesus’ General" بهعنوان یک وبسایت طنز، کاملاً شناخته شده است. وی گفت نویسنده این وبلاگ را شخصاً میشناسد و او قسم خورده این ماجرا واقعی است. داستان، توسط "برایان یانگ" دستیار کارگردان مستند "این ایالت را تجزیه میکند" نقل شده است، یکی از فروشندگان آن فروشگاه، برادر "برایان" بوده است.
7. کمپین "رامنی"، از شخصیتهای رسوائی رشوه المپیک، کمک مالی دریافت میکند
* رامنی با حامیان مالی بدنام
رابطه رامنی با حامیان مالی بدنام، غیرقابل انکار است که شروع آن، سرمایههایی بود که از افسران عالیرتبه سالوادوری دریافت میکرد. طبق گزارش "واین بارت" گزارشگر تحقیقی کهنهکار، ظاهراً این کاندیدایی که دوست دارد بگوید به بازیهای زمستانی 2002 کمک شایانی کرده و در حل رسوائی رشوه المپیک نقش داشته، حالا به کمپین انتخاباتی 2012 خود اجازه داده از همان شخصیتهای آن رسوائی، کمک مالی بگیرند.
*پولهای آلوده در کمپین انتخاباتی رامنی
"بارت" که از حامیان "نیوزویک/دیلی بیست" و از کارکنان "موسسه ملت" است، درباره پولهای آلوده این کمپین انتخاباتی به "دموکراسی ناو" چنین گفت؛ "رامنی مدیر موفقی بود. مشکل اینجاست که او از بزرگترین رسوائی المپیک در تاریخ سود برد و با افرادی همراه شد و تقدیر کرد که کاملاً در رسوائی دست داشتند. این باعث شد برای این عملیات نجات، بکار گرفته شود. و او هنوز در حال پول گرفتن از آن افراد است."
*گرایش شدید رامنی به پولدوستی
"رامنی"، همانطور از تصدیاش در شرکت "بین" میدانیم، گرایش زیادی به پول دارد. او پول را از هرجا که بتواند بدست میآورد و از آن، برای هر چیزی که مقتضیتر است استفاده میکند.
*شناخت بیشتر رامنی در هفتههای آتی برای آمریکائیها
در هفتههای آتی، آمریکائیها با "رامنی" ای آشنا خواهند شد که صحنهپرداز ماهری است اما "رامنی" واقعی نیز، شناسایی خواهد شد و هرچه آمریکائیها بیشتر درباره او بدانند، احتمال اینکه او را بهعنوان رئیسجمهور بعدی خود انتخاب نکنند، بیشتر و بیشتر میشود.